سلام.
سلام ای غایب بی نشان !
ای بهانه ی تمام گریه هایم ! ای آقای ندیده ام!
امشب دلم دوباره بیقراری می کند,
ستاره می شمارد و سراغت را از ماه می گیرد,
اما گل های باغچه که بیقراری دلم را می بینند
به جای ماه جواب می دهند:
« ما عمریست هر بهار به امید آمدنش خود آرایی و
عطر افشانی می کنیم
ولی با آمدن پاییز عمر ما به سر می آید و او نمی آید.»
دوباره دلم ستاره می شمارد,
ماه را می نگرد, گلهای باغچه را می بوید و می پرسد:
« چرا دردهایم را درمانی, چشمهایم را بارانی و
قلب شکسته ام را مهربانی نیست ؟
مگر نه این که آمدنت گلهای یاس و اطلسی را
برای ما به ارمغان می آورد؟
مگر نه این که نگاه نازنینت ناب ترین لحظه ها را
نصیب دل شکسته ی ما می کند؟
مگر نه این که دست شفابخشت تمام گریه ها را می خنداند؟
پس چرا نمی آیی؟
چرا عمریست ما را در حسرت یک لحظه دیدار
جمال دلربایت گذارده ای؟
اصلاً ای که خودت گفتی روزی خواهی آمد
و آن روز تمام قناری ها آواز می خوانند،
تمام غنچه ها می شکفند و تمام چشم ها
از شوق بارانی می شوند!پس چرا نگفتی نخوانده طالبت می شوم،
ندیده عاشقت می شوم و نیامده دلتنگ نبودنت؟ »
ای آقای ندیده ام!
بهار بی خزان، روی محمد(ص)
بهشت جاودان، کوی محمد(ص)
معطر ساخت گلزار جـــــهان را
شمیم تار گیســـــوی محمد(ص)
هفده ربیع الاول،
سالروز طلوع خورشید پرفروغ آسمان علم الهى
و برگیرنده نقاب از چهره حقایق،
امام جعفر صادق علیه السلام بر همه مسلمانان عالم مبارک باد.
تا نام تو برده میشود،
چراغ های صلوات، در جان لحظه ها فروزان میشوند.
تا فضیلتی از تو گفته میشود،
دلها از بوی گل محمدی زنده می شوند. یاد نویدبخش تو،
دربهای صبح را به رویِ ما می گشاید.
قرآن تو، نزدیکترین راه رهایی است و نهج الفصاحه ات،
پاکترین مبحث بندگی.........
و از سوزان ترین پرده اندوهم می گویم :
مهدی جان درست که من بدم و لایق تو نیستم امّا...
سینه آتش گرفته ام را به حراج گذاشته ام.
مرا بخرید ای روزهای خاکستر گرفته!
دفنم کنید زیر الوار سوزان مهجوری!
رهایم کنید در رنج بیحساب دوری!
تو تمام اشتیاق کُمیل من،
تمام گریه های ندبه ی من و تمام دلتنگیه ای سَمات من هستی.
پس بیش از این ما را چشم انتظار و بی قرار مخواه
و با آمدنت نور صفا و صداقت و صمیمیت بر
دلهای تاریک عالمیان بتابان
ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری
کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی
ای آنکه در حجابت دریای نور داری
من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟
برعکس چشمهایم چشمی صبور داری
از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما
کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟
در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت
کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟
بنام خدا آهای سرباز، آهای مادر!... اما....... من چند حرف دیگر با تو دارم سرباز...
نظامی زن انگلیسی که پس از بازگشت از ماموریت خود در عراق، فرزندش را در آغوش می فشارد.
گریه کن، تو حق داری گریه کنی. شاید ماهها و سالهاست که فرزندت را ندیده ای.
فرزند دلبندت را. کودک معصومی که تاب دوری مادر نداشته و حتماً از تو بیشتر، برایت دلتنگی می کرده.
گریه کن سرباز، گریه کن تا سبک شوی...
گریه کن، بخاطر گوهر مادری که از تو ستانده اند، و در عوض تو را مفتخر! کرده اند به این لباسها.
این لباسها که اصلاً به قامت تو سازگار نیست...
گریه کن که تاج زن بودن از سرت افتاده...
گریه کن که هیچ لذتی به پای مادری نمی رسد و تو را محروم کرده اند، ذائقه ات را خراب کرده اند...
تو مادری، حق داری بچه ات را دوست داشته باشی. حق داری برایش دلتنگ شوی... سئوالی از تو دارم ؟؟ این کودک را می شناسی؟
نوح را مسخره کردند. (۳۸)
إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا (1)در حقیقت کسانى که اموال یتیمان را به ستم مىخورند جز این نیست که آتشى در
شکم خود فرو مىبرند و به زودى در آتشى فروزان درآیند. موسی را مسخره کردند. (۲۵)
پیامبر قوم عاد را مسخره کردند. (۲۶)
و در یک کلمه مسخره شدن،
تنها شکنجهٔ مشترکی بود که همهٔ پیامبران آن را تجربه کردند. (۱۱)
سختترین شکنجهای که بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) وارد آمد.
تا آنکه خدا برای دلجویی رحمه للعالمین اینگونه فرمود:
(اگر تو را استهزا کنند نگران نباش، پیامبران پیش از تو را (نیز) استهزا کردند. (۱۰-۳۲-۴۱)
اما بدانید خداوند وعده داده است:
از آنان روی گردان! ما شرّ مسخره کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد. (۹۵)
تا در روز قیامت بگویند:
«افسوس بر من از کوتاهیهایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره کنندگان بودم!» (۵۶)
پس مرا هم مسخره کنید!
مادرم زهرا (س) جلوی نابینا هم حجابش را حفظ کرد! من هم یک محجبهام! الگویم زهراست!
پس تا میتوانید مسخره کنید در من اثری نخواهد داشت.
منابع:
نوح را مسخره کردند. (۳۸)
إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا (1)در حقیقت کسانى که اموال یتیمان را به ستم مىخورند جز این نیست که آتشى در
شکم خود فرو مىبرند و به زودى در آتشى فروزان درآیند. موسی را مسخره کردند. (۲۵)
پیامبر قوم عاد را مسخره کردند. (۲۶)
و در یک کلمه مسخره شدن،
تنها شکنجهٔ مشترکی بود که همهٔ پیامبران آن را تجربه کردند. (۱۱)
سختترین شکنجهای که بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) وارد آمد.
تا آنکه خدا برای دلجویی رحمه للعالمین اینگونه فرمود:
(اگر تو را استهزا کنند نگران نباش، پیامبران پیش از تو را (نیز) استهزا کردند. (۱۰-۳۲-۴۱)
اما بدانید خداوند وعده داده است:
از آنان روی گردان! ما شرّ مسخره کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد. (۹۵)
تا در روز قیامت بگویند:
«افسوس بر من از کوتاهیهایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره کنندگان بودم!» (۵۶)
پس مرا هم مسخره کنید!
مادرم زهرا (س) جلوی نابینا هم حجابش را حفظ کرد! من هم یک محجبهام! الگویم زهراست!
پس تا میتوانید مسخره کنید در من اثری نخواهد داشت.
منابع: