بهتر است ؛
دوست و دشمن بدانند ,
اگر ز سرهایمان کوه ها بسازند
هرگز نخواهیم گذاشت فرزندانمان در تاریخ بخوانند ؛امام خامنه ای تنها ماند..
سلام این روزها که مهمان شهر رضام در دلم آشوب است ... این شبها چشمهایم را میبندمو به بابا و خاطراتش .jpgکر میکنم به آخرین خدافظی به روز رفتن به لحظه ای که در دلم خبر رسید که این رفتن بازگشتی ندارد... به یک تابوت پرچم پیچ به جمعیتی که آن را میبردند به جای خالی شما ... بابا... بله جای خالی شما آزارم میدهد ... قلبم درد میگرد من مشتاق لحظه دیدارم ... بابای عزیزم قول میدهی وقتش که رسید .بالای سرم باشی و برایم دعا کنی...؟! دلم این روزها عجیب بابا میخواهدو بهانه میگیرد... گاهی چشم هایم را میبندمو به پیکر سوخته ات فکر میکنم و باورم نمیشود که شما باشی ... بابا جون دنیای بی شما برایم قشنگ نیست باور میکنی؟ من دلم بهانه بابا میگیرد... دلم ... دلم... اینقدر از دل حرف زدم احساس میکنم تکراری شده .. باشه ..اما اینبار تمام وجودم بهانه بابا را میگیرد... کی میایی مرد مومن؟! ...دلم دیگر طاقت ندارد...