..رهبرم میلادتان مبارک...
آزاده ای از نسل محمد آمد
دردانه ای از تبار احمد آمد
این مژده ی فاطمه است بر اهل ولا
فرزند علی ز سوی مشهد آمد
لبیک یا خامنه ای... خواهرم ، حجابت سنگر است
باور کن
در محضر مقام معظم رهبری از مهریه صبحت به میان آمد اقا فرمود: اولا در موزد مهریه هر چه مورد نظر دختر شما باشد همان مهریه قرار دهید ولی من چون برای مردم خطبه عقد می خوانم و این سنت من بوده دختر خانومی که مهریه اش بیش از 14 سکه باشید صیغه اش را نمی خوانم تا حالا اینکار رو نکردم اگر بخواهید می توانید پیش از 14 سکه قرار دهید ولی من صیغه ی عقد را نمی توانم بخوانم بروید نزد آقای دیگری صیغه ی عقد را بخواند از نظر من اشکالی ندارد
این مطلب برگرفته از وبلاگ خانه ی خوبان است!!: بیمارستان از مجروحین پرشده بود... حال یکی خیلی بد بود... رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت... وقتی دکتراین مجروح را دیدبه من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل... من ان زمان چادربه سرداشتم. دکتراشاره کردکه چادرم را دربیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم... مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود،به سختی گوشه ی چادرم را گرفت و بریده بریده وسخت گفت: من دارم میروم تا تو چادرت رادرنیاوری. مابرای این چادر داریم میرویم... چادرم در مشتش بودکه شهید شد. از آن به بعد در سخت ترین و بدترین شرایط هم چادرم را کنارنگذاشتم... ( راوی:خانم موسوی،یکی از پرستاران دفاع مقدس)