مشکل مالی داشت و پشت سر هم بدبیاری می آورد.
به این فکر افتاده بود برود پیش فالگیر یا دعانویسی که از آن طریق مشکل را حل کند.
گفتم یک راه هم من بگویم اگر ضرر کردی خسارتش با من.
پرسیدم دعانویس چقدر می گیرد؟
گفت از 100 به بالا.
گفتم هدیه ای کوچک برای مادرت بخر و از او بخواه تا برایت دعا کند،
اگر مشکلت حل نشد هزینه هدیه با م
g.irکسی به نزد یکی از عارفان رفت و او را گفت:
در تنهایی دلتنگ نمی شوی؟
عابد گفت: اکنون که تو آمدی، تنها شدم.
بr
پیش از آنکه سقراط را محاکمه کنند از وی پرسیدند:
بزرگترین آرزویی که در دل داری چیست؟
پاسخ داد: بزرگترین آرزوی من این است که به بالاترین مکان آتن صعود کنم و با صدای بلند به مردم بگویم:
ای دوستان، چرا با این حرص و ولع بهترین و عزیزترین سال های زندگی خود را به جمع ثروت و سیم و طلا می گذرانید،
در حالیکه آنگونه که باید و شاید در تعلیم و تربیت اطفالتان که مجبور خواهید شد ثروت خود را برای آنها باقی بگذارید، همت نمی گمارید
hebezahra.blog.ir