مولاجان کاش کبوتر حرمت بودم… دل تنهامو آوردم تنها با یه دنیا دلخوشی کمتر از آهو که نیستم میشه ضامنم بشی ضامن آهو صدایم کنی… از شما دورم اما … از بزرگترها شنیده ام هر جا که باشی دست به سینه که بگذاری و رو به بارگاهتان خالصانه که بخوانمتان انگار در جوار حرمتان ،شما را زیارت کرده ام . پس در میان آسمان ها حرمتان را دوباره می بویم و اذن دخول می خوانم،